من.ساده

دفتر خط خطیهای یک منِ ساده

بعد از تو جوری زندگی خواهم کرد
که ماه بعد از سپیده
و مترسک در پاییز...
و جوری خواهم مُرد
که پیله بعد از پروانه
و آدم برفی در فردا...
بعد از تو تمام شب های من آفتابگردانی میشود...

من.ساده

برای اطلاع از مطالب جدید، ایمیلتان را وارد نمایید:

(لطفا بعد از ثبت ایمیل، وارد ایمیل خود شده و فعالسازی را انجام دهید)

  • ۱۹ فروردين ۰۰ ، ۰۰:۲۷ شور
  • ۱۷ مهر ۰۲، ۲۳:۵۲ - خون بهای عشق :)

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آبرو» ثبت شده است

۰۰:۲۵۱۰
تیر

قلب؛ پدر خانه است.

خانه ای را عاشقانه نان می دهد، ستون خانه شکستنش در و دیوار و سقف خانه را می شکند، 

ستون خانه شکستنش صدا دارد.

اما فکر کنم برادر بزرگ، در گلوی آدم است. همان که با شکستن پدر میخواهد صدای شکستن خانه در نیاید. 

بغضی که دارد خفه ات می کند، غیرت خانه توست. محکم دست به سینه ات گذاشته و میگوید نشکنی! صدای شکستن خانه را همسایه نفهمد!

برادری بزرگ دست به سینه ام گذاشته و برای حفظ آبرویش دارد خفه ام می کند..