من.ساده

دفتر خط خطیهای یک منِ ساده

بعد از تو جوری زندگی خواهم کرد
که ماه بعد از سپیده
و مترسک در پاییز...
و جوری خواهم مُرد
که پیله بعد از پروانه
و آدم برفی در فردا...
بعد از تو تمام شب های من آفتابگردانی میشود...

من.ساده

برای اطلاع از مطالب جدید، ایمیلتان را وارد نمایید:

(لطفا بعد از ثبت ایمیل، وارد ایمیل خود شده و فعالسازی را انجام دهید)

  • ۱۹ فروردين ۰۰ ، ۰۰:۲۷ شور
  • ۱۷ مهر ۰۲، ۲۳:۵۲ - خون بهای عشق :)

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «محتاج» ثبت شده است

۰۱:۱۶۱۳
شهریور

حواست هست؟

من در این بحر عمیق مدتیست دست از شنا کشیده ام

نه که دستم به شنا نمیرود، نه!

زخم قلاب جا باز کرده و من هراسان از رهایی شده ام

تو حواست نیست! من شکارت شده ام!

تو حواست نیست ولی کل کامم را زخم اگر چاک دهد، من نه آنم که دهان باز کنم

من به قلاب تو محتاجترم تا خود آب! بکشم در قایق..

شاعری میگوید که “ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد، در دام مانده باشد، صیاد رفته باشد”…

شعرم آمد آخر… شیر اگر توبه کند آهو هراسان میشود، رقص نازک پای آهو در قمار عشق او بر شیر بود

من.ساده 13شهریور92