من.ساده

دفتر خط خطیهای یک منِ ساده

بعد از تو جوری زندگی خواهم کرد
که ماه بعد از سپیده
و مترسک در پاییز...
و جوری خواهم مُرد
که پیله بعد از پروانه
و آدم برفی در فردا...
بعد از تو تمام شب های من آفتابگردانی میشود...

من.ساده

برای اطلاع از مطالب جدید، ایمیلتان را وارد نمایید:

(لطفا بعد از ثبت ایمیل، وارد ایمیل خود شده و فعالسازی را انجام دهید)

  • ۱۹ فروردين ۰۰ ، ۰۰:۲۷ شور
  • ۱۷ مهر ۰۲، ۲۳:۵۲ - خون بهای عشق :)

۸ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۳ ثبت شده است

۱۴:۲۴۲۷
ارديبهشت

هوای دلم قاطی کرده بی تو!

دیروز غروب، پاییز بود

شب، زمستان شد

حساسیت چشم و بینی نیمه شبم بوی فروردین میداد و حالا...

اردیبهشت شده و من دارم آب نیسان جمع میکنم!

همینطور نباشی فردایم جهنم است... 

۱۶:۱۱۲۶
ارديبهشت

یازده ساله بودم که دستم از دست پدرم جدا شد

گم شدم... وسط شلوغی بازار...

اگر دیدید به گوشش برسانید یتیمی اش خیلی ترحم برانگیز شده..!

به گوشش برسانید پیر شده ولی هنوز جشن دوازده سالگی اش را نگرفته...

۱۵:۰۱۲۶
ارديبهشت

حال خانه متروکی را دارم که بعد از کلی چشم انتظاری،

سمسار کلید به قفلش انداخته..!

سخت است فقط برای فروشنده ها دندان گیر بودن...

۰۰:۱۱۲۴
ارديبهشت
 چه کودکانه به دنیایی آمدیم که میگفتند مثل دعواست!
انسانیت هایمان وسط معرکه تیزی خورد و زخم معده گرفت!
باشد، این نیز بگذرد اما،
بد نیست روز حساب هم به جای پول خورد، چسب زخم بدهند!

پ.ن: ان شاءلله ثواب داره دلنوشته عاشقانه ازش استفاده احسن بشه...!
۱۱:۱۷۱۲
ارديبهشت

هفترنگ که پرپر شد فهمیدم، 

زندگی درخت ارزشش را نداشت باد دل پروانه را بشکند..

راستش فهمیدم زندگی کلا ارزشش را نداشت!

کاش عادت هم میفهمید

دیریست حنجره خروس را جویده اند

و ما عادت کرده ایم با صدای شغالها نیمه شب سحر کنیم!

بی محل... 

بی وقت...

تقبل الله مسلمان!!!

۲۲:۳۸۱۰
ارديبهشت

گفت طیب الله جوون!
پایان خوبی داری،
یعنی... امشب خوبی داری
جوون گفت میدونم..
خندید و گفت تبارک الله، دیگه چی میدونی؟ اینم میدونی که با سر میری بهشت ؟
جوون گفت دستهام چی؟
گفت ماشالله! ... نه دیگه..
بغض ش رو که فهمید گفت جوون... من نیومدم روضه عاشورا بخونم،
مژده که بغض نداره!
جوون همینجور که داشت قمقمه شو خالی میکرد گفت نه.. میدونی آقا... 
همیشه دوست داشتم یه سید پشت اسمم باشه تو شناسنامم
ولی نبود تَه شجره نامم..
آخ که اگه تهش میرسید به صاحب سربندم...
...
پلاک شو بوسید گذاشت کنار
گفت این اسم بی سید رو هم گم کنم بهتره
از طرف بیسیم چی صدای فرمانده اومد..
یازهرا
یازهرا
یازهرا
جوون اشک شو پاک کرد و پاشد رفت
گمنام ...
...

ملک زیر لبش گفت:
آجرک الله آقا سید..!

۰۰:۴۱۱۰
ارديبهشت

گول خوردیم!

زمین خیلی دورتر از آن بود که ابلیس میگفت...

دلمان تنگ شده اما عوضش خوب فهمیدیم،

حکایت جیک جیک مستان و فکر زمستان را..!

۱۶:۳۰۰۳
ارديبهشت

آمار مبتلایان زخم معده نشان میدهد

انسان دارد زخمهایش را فرو میدهد!