من.ساده

دفتر خط خطیهای یک منِ ساده

بعد از تو جوری زندگی خواهم کرد
که ماه بعد از سپیده
و مترسک در پاییز...
و جوری خواهم مُرد
که پیله بعد از پروانه
و آدم برفی در فردا...
بعد از تو تمام شب های من آفتابگردانی میشود...

من.ساده

برای اطلاع از مطالب جدید، ایمیلتان را وارد نمایید:

(لطفا بعد از ثبت ایمیل، وارد ایمیل خود شده و فعالسازی را انجام دهید)

  • ۱۹ فروردين ۰۰ ، ۰۰:۲۷ شور
  • ۱۷ مهر ۰۲، ۲۳:۵۲ - خون بهای عشق :)

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قبر» ثبت شده است

۱۹:۴۳۰۵
اسفند

شاید که نه

حتما هم اما نه!

جایی در آن میان هست؟

به اندازه قبری

یا کسی 

که فاتحه ای بخواند؟

به گمانم من آنجا مُرده ام..

۱۸:۵۷۲۰
آذر
خدا را چه دیدی!

شاید روزی از کنارم عبور کردی...

حتی از کنار قبرم!

فاتحه ات هم نه؛

فقط صدای راه رفتنت،

آهنگ لرزه ای که به خاک می افتد

راضی ام میکند

از دنیایی که بی آهنگ گذشت...



درد نوشت: هر چند که من کجا و فطرس کجا
اما در این دره تنهایی، سالهاست بال و پر سوخته ام حسین می خواهد...


پ ن: عاشقانه اش نه برای همه، همانطور که حسینی اش هم نه برای همه..!