بعد از تو جوری زندگی خواهم کرد که ماه بعد از سپیده و مترسک در پاییز... و جوری خواهم مُرد که پیله بعد از پروانه و آدم برفی در فردا... بعد از تو تمام شب های من آفتابگردانی میشود...
من.ساده
برای اطلاع از مطالب جدید، ایمیلتان را وارد نمایید:
(لطفا بعد از ثبت ایمیل، وارد ایمیل خود شده و فعالسازی را انجام دهید)
آورده اند روزی شیخ عزم خرید نان کرد. وقتی صف نانوایی را طولانی دید، دروغی ساخت و گفت چه به بطالت در صف نان ایستاده اید که در مسجد شهر آش می دهند! مردم صف را رها کردند و به سوی مسجد دویدند. شیخ قبل از اینکه لذت نبوغ خود را ببرد و از صف دودر شده نان بی نوبت بگیرد