من.ساده

دفتر خط خطیهای یک منِ ساده

بعد از تو جوری زندگی خواهم کرد
که ماه بعد از سپیده
و مترسک در پاییز...
و جوری خواهم مُرد
که پیله بعد از پروانه
و آدم برفی در فردا...
بعد از تو تمام شب های من آفتابگردانی میشود...

من.ساده

برای اطلاع از مطالب جدید، ایمیلتان را وارد نمایید:

(لطفا بعد از ثبت ایمیل، وارد ایمیل خود شده و فعالسازی را انجام دهید)

  • ۱۹ فروردين ۰۰ ، ۰۰:۲۷ شور
  • ۱۷ مهر ۰۲، ۲۳:۵۲ - خون بهای عشق :)

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عقل» ثبت شده است

۱۳:۵۹۱۸
آذر

خدا زخم را آفرید
چون عقل افاقه نکرده بود
و جای زخم را آفرید
چون زخم از یاد رفته بود
و پیش از این عشق را آفرید
چون باید میفهماند، جای زخم
عقلِ ماندگار است..

۲۰:۵۵۲۷
خرداد
دل من تنهایی اش را از روز تقسیم دارد،
وقتی عقل دست و پا خواست و او فقط مهربانی...
ثانیه ای از "فَیَکـُون"ِ خواسته اش نگذشته بود که دست مهربانی برایش سیب چید!
بی دست و پا حساب فریبش را نکرده بود...
دست، در تملک عقلی بود که میخواست دل را هم صاحب شود..!
۱۶:۱۸۲۵
آذر

کفشها...
راضی شوید از من
من برای جاده عشقش محیا نیستم
سر...
به حکم احتیاط واجبی هر روز زنجیرم میکند
کفشها، راضی شوید از من
پا نیستم...