من.ساده

دفتر خط خطیهای یک منِ ساده

بعد از تو جوری زندگی خواهم کرد
که ماه بعد از سپیده
و مترسک در پاییز...
و جوری خواهم مُرد
که پیله بعد از پروانه
و آدم برفی در فردا...
بعد از تو تمام شب های من آفتابگردانی میشود...

من.ساده

برای اطلاع از مطالب جدید، ایمیلتان را وارد نمایید:

(لطفا بعد از ثبت ایمیل، وارد ایمیل خود شده و فعالسازی را انجام دهید)

  • ۱۹ فروردين ۰۰ ، ۰۰:۲۷ شور
  • ۱۷ مهر ۰۲، ۲۳:۵۲ - خون بهای عشق :)

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مرگ» ثبت شده است

۰۱:۲۵۰۹
تیر

از بهشت بیرون پریده ایم

و اینقدر دست و پا میزنیم تا بمیریم

برای ماهی ها هم خنده دار است!

ما قسمت بالا و پایین پریدن بیرون از تُنگ را زندگی نامیده ایم..

۱۹:۴۳۰۵
اسفند

شاید که نه

حتما هم اما نه!

جایی در آن میان هست؟

به اندازه قبری

یا کسی 

که فاتحه ای بخواند؟

به گمانم من آنجا مُرده ام..

۱۶:۰۶۱۵
مرداد
دو حالت دارد؛
اگر دومی شد
این صبر را هم با خودم به گور می برم
تا آنجا بتوانم آرزوی بودنت را نکنم..!
و چه خوب که تاریک است،
احتمالا نفهمم صبح شده آنجا
و هر بار شاکی نشوم که باز به خوابم نیامدی..