من.ساده

دفتر خط خطیهای یک منِ ساده

بعد از تو جوری زندگی خواهم کرد
که ماه بعد از سپیده
و مترسک در پاییز...
و جوری خواهم مُرد
که پیله بعد از پروانه
و آدم برفی در فردا...
بعد از تو تمام شب های من آفتابگردانی میشود...

من.ساده

برای اطلاع از مطالب جدید، ایمیلتان را وارد نمایید:

(لطفا بعد از ثبت ایمیل، وارد ایمیل خود شده و فعالسازی را انجام دهید)

  • ۱۹ فروردين ۰۰ ، ۰۰:۲۷ شور
  • ۱۷ مهر ۰۲، ۲۳:۵۲ - خون بهای عشق :)

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پروانه» ثبت شده است

۱۵:۵۰۱۲
فروردين

چه تقدیریست هراس

نه تو میدانی نه من
نه پیله ی تنگ این راز منتظر
که پرواز کجای آسمان است
یا کجای سقوط
یا سقوط کجای زمین است
یا کجای پرواز
شاخکی نیست خبردار شویم
که نمیدانم ها کجای فرداست

۱۲:۲۴۲۹
ارديبهشت

گمان کنم ستاره ای که محو روی ماه شد

دلش پر از شراره های آه شد

دلش گرفت از نگاه و چشمک ستاره ها

به انعکاس آفتاب صبح از درون چاله ها

گمان کنم ستاره سوخت در مدار دور مانده از مدار ماهواره ها

از اینکه عشق اشتباه آخر است و بعد از آن مدار زندگی تمام میشود به ناله ها

ستاره رفت پا به پای ماه روی سطح برکه ها

صدف، صدف، کناره ها...

ستاره رفت تا تباه شد

درست مثل شاپرک که روی شمع،

ستاره غرق ماه شد

به چشم بی سلاح من ستاره مثل آسمان سیاه شد

گمان کنم ستاره هم دچار اشتباه شد...

۱۱:۱۷۱۲
ارديبهشت

هفترنگ که پرپر شد فهمیدم، 

زندگی درخت ارزشش را نداشت باد دل پروانه را بشکند..

راستش فهمیدم زندگی کلا ارزشش را نداشت!

کاش عادت هم میفهمید

دیریست حنجره خروس را جویده اند

و ما عادت کرده ایم با صدای شغالها نیمه شب سحر کنیم!

بی محل... 

بی وقت...

تقبل الله مسلمان!!!