من.ساده

دفتر خط خطیهای یک منِ ساده

بعد از تو جوری زندگی خواهم کرد
که ماه بعد از سپیده
و مترسک در پاییز...
و جوری خواهم مُرد
که پیله بعد از پروانه
و آدم برفی در فردا...
بعد از تو تمام شب های من آفتابگردانی میشود...

من.ساده

برای اطلاع از مطالب جدید، ایمیلتان را وارد نمایید:

(لطفا بعد از ثبت ایمیل، وارد ایمیل خود شده و فعالسازی را انجام دهید)

  • ۱۹ فروردين ۰۰ ، ۰۰:۲۷ شور
  • ۱۷ مهر ۰۲، ۲۳:۵۲ - خون بهای عشق :)

هوالعادلترین

چهارشنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۳، ۱۱:۱۵ ب.ظ
خس خس خس
مثل صدای پاهای پیرمرد خسته، که جان ندارند تا به خاک کشیده نشوند
مثل صدای جاروی رفته گر، که نصفه شبی وقتی میشنوند فقط به پنجره میگویند آخی... کاش تو هم میخوابیدی
خس خس خس... خسته خسته خسته
جارویش را رها نمیکند، ریه هایت در این شهر همیشه نصفه شب و همیشه خاک گرفته
چرا نمیخوابی حالا که چشمانت هم حوصله بیداری ندارند؟
حالا که باز و بسته بودنشان سهمیه اش یکیست پیش چشم مردم پشت پنجره
فقط این وسط فرزند جانبازی اسمش میشود فرزند شهید !
و تو دیگر نمیبینی غصه بخورد از متلک همکلاسی. که توی روزنامه نوشته بود رتبه 100 و 200  َش از کمک پدر و مادر و تلاش و تغذیه سالم است.
از اینکه بجای اینکه چند کتاب بخواند کتابهای گاج را چند بار خوانده است!
ننوشته بود چند بار مردی و زنده شدی و مردند و زنده شدند و مردند و زنده نشدند آدمهایی، تا شرفش به خرخوانی در آرامش قد بدهد!
کاش بجای یک کتاب چند ورق اینک شوکران و نیمه پنهان ماه خوانده بود؛ تا دانشگاه را زهر مار دخترت نکند.
نگران شهری؟ یا گریه های دخترت مرد شیمیایی چشم خسته که نمیخوابی؟
دهانت پشت آن همه اکسیژن ناب خارجی که بنیاد با پول نفت خریده چه چیزی کم دارد که بسته نمیشود؟
تو که بخوابی کمی پول نفت به سفره مان بر میگردد.
کمی راحتتر به دخترت میگویند سهمیه ای،
اینجوری نفس نفس که میزنی عذاب وجدان نمیگذارد بگویند عادلانه نیست این همه اسم کوچه و خیابان و صندلی و کلاس و رتبه غیرکشوری سهمیه.
نمیدانم چیست که بخوربخور حساب بانکی آنهایی که با جنگ عکس یادگاری انداخته اند اینقدر نمیسوزانَد که سهمیه دختر کسی که جنگ با او عکس یادگاری انداخته!
نمیدانم چیست که حس ناسیونالیستی خارج برگشته های بعد از 598 اینقدر چِندِش نمی آورد که به دانشگاه آمدن دختر کسی که 598 سال هم اگر طول میکشید میجنگید..
نمیدانم..
اما میدانم روز رفتنت خوب جوابی میدهی:
ماسکت را برمیداری،
کلی سرفه میکنی و لابه لایش میگویی
خیالتان راحت! من هم میروم
اما بدانید سر پل صراط هم دخترم سهمیه دارد...


«ویشفع الرجل منهم فی سبعین الفا من اهل بیته وجیرته حتی ان الجارین یختصه ان ایها اقرب»(بحارج100ص14) پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمودند: و شهید هفتاد هزار نفر از اهل بیت (خانواده) و همسایگانش را شفاعت می کند تا آنکه همسایگان به نزاع و دعوا می افتند که کدامیک به او نزدیک تر بوده اند (تا از فیض شفاعت شهید بهره مند گردند).
۹۳/۱۱/۲۹ موافقین ۳ مخالفین ۰

آزاده

جانباز

دانشگاه

دلنوشته

سهمیه

شهید

من.ساده

نظرات (۴)

۱۶ اسفند ۹۳ ، ۲۳:۲۱ حمید صالحی
سلام این مطلبت واقعا خوب بود 
ناگفتنی هایی گفتتی ....
حرف دل ...

پاسخ:
سلام و رحمه الله
موفق باشید
۲۰ فروردين ۹۴ ، ۲۱:۱۰ تنهای تنهای تنها
دلمون برای نوشته هاتون تنگ شده...


خط خطی های هدر.....جالبن.
سلام
http://roshangari.ir/video/45246
کم و کاستی ها رو به بزرگواری خودتون ببخشید
التماس دعا
پاسخ:
سلام
عالی بود...
واقعا دستتون درد نکنه، اشک خستگیمو در برد!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">