من.ساده

دفتر خط خطیهای یک منِ ساده

بعد از تو جوری زندگی خواهم کرد
که ماه بعد از سپیده
و مترسک در پاییز...
و جوری خواهم مُرد
که پیله بعد از پروانه
و آدم برفی در فردا...
بعد از تو تمام شب های من آفتابگردانی میشود...

من.ساده

برای اطلاع از مطالب جدید، ایمیلتان را وارد نمایید:

(لطفا بعد از ثبت ایمیل، وارد ایمیل خود شده و فعالسازی را انجام دهید)

  • ۱۹ فروردين ۰۰ ، ۰۰:۲۷ شور
  • ۱۷ مهر ۰۲، ۲۳:۵۲ - خون بهای عشق :)

۸۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «من.ساده» ثبت شده است

۱۸:۵۴۱۳
مرداد

با همیم ولی پشت یک سدّ بزرگ...  :(

بیا سفر کنیم

از اینجا

تا لبخند...

.

.

(:

۱۴:۱۵۲۵
تیر

حالا که نگذاشتی مسئولیت با تو بودن را بر عهده بگیرم

مسئولیت بی تو بودن را بر عهده بگیر!

۱۵:۱۰۲۴
تیر

این روزها آدم نه از سرزنش قابیلش و نه از مظلومیت هابیلش حرفی ندارد!

این روزها آدم دارد آدم میکشد!


هر چند غالبا آدمِ اول خط دوم کاربرد صحیحی نداره، اون هم در سطح آدمِ اول خط اول..
۱۶:۴۲۲۱
تیر

تو از بهشت من سیب خواستی

من از بهشت تو دل!

من از بهشت خود سیب کندم 

تو از بهشت خود دل نکندی...

من تنها سقوط کردم

تو، تنها سکوت...

۱۵:۴۰۲۰
تیر

خوبی مرگ تمامی ارزشهای بشر این است که
دیگر مدام میبازد و چیزی از ارزشهایش کم نمیشود..!

۲۱:۴۷۱۵
تیر

داعش همین دیده های افراطی عاری از شرم است که نگاه حریصش به حرم تو همانقدر موجه است که جهاد نکاحش..!

حرم نجیب! مدافع حرم تو چادر توست...

۱۵:۵۱۲۸
خرداد
پرستویی که مقصد را در کوچ می بیند هم از ویرانی لاشه اش می هراسد!
مرگِ پرستوی من مرگِ بال نیست، زندگیِ قفس است..!
وطنت رهایی باد که بهار هم کوچیدنیست...


پ.ن: وطن پرستو بهار است ، و اگر بهار مهاجر است از پرستو مخواه که بماند ، پرستویی که مقصد را در کوچ می بیند از ویرانی لانه اش نمی هراسد.(شهید سید مرتضی آوینی)
۲۰:۵۵۲۷
خرداد
دل من تنهایی اش را از روز تقسیم دارد،
وقتی عقل دست و پا خواست و او فقط مهربانی...
ثانیه ای از "فَیَکـُون"ِ خواسته اش نگذشته بود که دست مهربانی برایش سیب چید!
بی دست و پا حساب فریبش را نکرده بود...
دست، در تملک عقلی بود که میخواست دل را هم صاحب شود..!